جدول جو
جدول جو

معنی شیشه گرخانه - جستجوی لغت در جدول جو

شیشه گرخانه
کارخانۀ شیشه سازی، کارگاه یا کارخانه ای که در آنجا آلات و ادوات و ظروفی از جنس شیشه درست می کنند
تصویری از شیشه گرخانه
تصویر شیشه گرخانه
فرهنگ فارسی عمید
شیشه گرخانه
(شی شَ گَ نَ)
نام بازاری در تبریز، و بیشتر کتابفروشیهای تبریز در آن قرار دارد
لغت نامه دهخدا
شیشه گرخانه
(شی شَ / شِ گَ نَ / نِ)
کار خانه شیشه سازان. (آنندراج). شیشه سازی. محل شیشه گری:
شیراز که پر ز شیشه گرخانه بود
از باطن صاف بادۀ شیرازیست.
محمدسعید اشرف (از آنندراج).
رجوع به شیشه سازی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیشه گردان
تصویر شیشه گردان
حیله گر، مکار، حقه باز، شعبده باز، شیشه باز
فرهنگ فارسی عمید
(اَ دَ)
شیشه باز. محیل و شعبده باز و دغلباز. (آنندراج) (از برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به شیشه باز شود
لغت نامه دهخدا
(شی شَ گَ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان اردبیل. جمعیت آن 197تن. آب از چشمه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(شی شَ / شِ نَ / نِ)
اطاق آینه کاری. (یادداشت مؤلف) :
همچو سنگ منجنیقی آمدی
آن سخن بر شیشه خانه او زدی.
مولوی.
رفتم به شیشه خانه و چیدم به پیش او
الوان زجاج پر می گلرنگ یک قطار.
ارادت خان واضح (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیشه گر خانه
تصویر شیشه گر خانه
محلی که در آن شیشه سازند
فرهنگ لغت هوشیار